روایت فرماندهان از سختی های بیت المقدس۲/مقاومت جانانه لشکر طلایی
سردار علی فضلی گفت:فرمانده گردان حر پشت بی سیم گفت:برادر علی دستت را ببند، مشت کن. من فهمیدم که چی می خواهد بگوید، گفت بازکن، دلاورها را می بینی !یعنی چیزی دیگه دستم نیست. گفتم که چی می گویی؟ گفت من با لشکر طلایی هستم. ما در کد رمزمان ۵ نفر می شود لشکر طلایی. |
x □ - » |